مشخصات وب شاعری هستم بدونِ کتاب شعرِ کاغذیدفتر شعر امیر قاضی پور:https://t.me/ghazipooramirشعرخوانی امیر قاضی پور :https://t.me/amirghazipoorنبوغِ شاعر در به یادآوری است بخوانید, ...ادامه مطلب
مجموعه آثار دفترهای شعر شعر-عکسها نقدهایی بر آثار امیر قاضی پور و ... شعرخوانی شاعر در کانال تلگرام: https://t.me/ghazipooramir, ...ادامه مطلب
هنگام نوشتنِ برخی از شعرهایم ، هم شاد بودم و هم لذت بردم از فضاسازی که در شعر ایجاد شد . از کرانه تا بیکرانه؛ هنوز آن شادی ضمنِ خواندنِ آن شعرها با من هست .مثلِ شعر زیر که میخوانید , ...ادامه مطلب
شاعری به نام سیمون وِی کارگران به شعر بیشتر از نان احتیاج دارند. آنان نیاز دارند که زندگیشان یک شعر باشد . آنان به نوری از ابدیت نیاز دارند.فقط دین میتواند سرچشمۀ چنین شعری باشد.انقلاب، و نه دین ، افیون تودههاست .محرومیت از این شعر ، علت همۀ ناامیدیهاست.بردگی یعنی کار بدون هیچ نوری از ابدیت، بدون شعر بدون دین.هر شعری دربارۀ مردم که خستگی، و نیز گرسنگی و تشنگی ناشی از خستگی در آن تصویر نشده باشد فاقد اصالت است.□ در حالِ خواندنِ کتابِ «جاذبه و رحمت » اثرِ سیمون وِی با ترجمه « بهزاد حسینزاده» از نشرِ نی هستم .تاملات معنوی و فلسفیِ سیمون وِی ، مثلِ یک شعرِ ناب است . خواندنِ کتابِ جاذبه و رحمت برای شاعران و علاقهمندان شعر واجب است . همچنانکه که « ترس و لرز » از سورن کییر کگور و « وضع بشر » از هانا آرنت یک شعرِ فلسفیِ دشوار است . شعر کردن و عرفان کردن از نوعِ سیمون وِی . چه کسی چه کسی را برپا میکند . الزامی ندارد مذهبی باشی تا سیمون وِی را بخوانی و با نظراتش موافق باشی . سیمون وِیی که در خانوادهای متولد شده که هیچ مذهب و عقیدهای بر او تحمیل نشده . سیمون وِی از طرفدارانِ آزادی بیان و اندیشه و قلم بدونِ هیچ محدودیتی است بخوانید, ...ادامه مطلب
پاییز فصلِ خوبیهبرای جلسات شعرو جلسه سینماشعربله! خانم گرترود استاین! ...شعر اساسا کشف و اشتیاق برای نامیدن هر چیزی استتو این جلسه ، نقد کتاب شعرِ " راز ترازو " اثرِ محمدحسن نجفی را داشتیم که بصورت الکترونیکی منتشر شده .ترازو و تُرازودقیقا قلب کردن یا از کارانداختن معنا و تاریخ کلماتهانتقاد: به ساختنِ فرهنگهایِ آریایی از طرف فروغی و افتادن به جنگِ شناختی و فرهنگی■ تو این جلسه هم مثلِ جلسه نقد مجله "وزن دنیا " ، جمله "جان کیج " را دوباره تکرار میکنیم: بجایِ نابودیِ دولتها ، دولتِ زبان را از بین ببرید . ( نابودی دولتِ زبان را به نحو احسن، محمدجعفر مصفا در کتاب " تفکر زائد " انجام داده■ فایلِ صوتیِ جلسه نقد کتاب شعرِ " راز ترازو "در کانال تلگرام "شعر بی پایان " قابل شنیدن است .گفتگوی انتقادی امیر قاضی پور و امیر وزین :https://t.me/vasazi/4541 بخوانید, ...ادامه مطلب
ترس یعنی شعر نیروهای دینیِ طبیعت. آنتونن آرتو قطعات بعید, ...ادامه مطلب
یک شعر + دو نظر و نگاه ✔️با چَشمِ دشواریکه وسطِ زمین و هوا هستبا پاککنِ خیلی سفتصندلی سومی زیادی بود در تمامِ شب خالیتمامِ شب ، مبلها فرو رفتهاندو احوالِ کریستال را میپرسندماشینِ تحریرفنجانِ کثیففرزانه مرادی با چِشمهای ضعیف /odeso7لکه کوچکِ گردگیریهر دوازده دسته عینِ همدیگر است- - -امیر قاضی پوردو نگاه و نظر بر شعر بالا✅ نگاه پدرام محمدزاده :دوازده سطردوازده مردخشندوازده کادردوازده کادردوازده جهشدوازده مرد خشنمرد خشن مرد خشن مرد خشن مرد خشن مرد خشن مرد خشن مرد خشن مرد خشن مرد خشن مرد خشن مرد خشن مرد خشنچطور این همه رو با یه لحن در کنار هم پهن کردی ؟ این برای من سوال عجبییهشعری برای خود✅ نگاه آزاده فراهانی : تصویرِ استعاریِ قسمتِ اول شعر واقعن خوب بود. مخصوصن " تمام شب مبلها فرو رفتهاند و احوالِ کریستالها را میپرسند ". خوب تونسته به اون فضایِ مهمانی با حضورِ حاضرین غایب هویت بدی . بخوانید, ...ادامه مطلب
شادی و خوشحالی در شعرزمانی فکر میکردم یکی از تمهایِ اصلی در شعر و هنر، ناراحتی و غم و رنج است. حالا که به شعرهایم نگاه میکنم، شعرهایی نوشتم که خوشحالم کرد . در شعف و شادی بسیاری از شعرهایم را نوشتم. مثلِ شعرِ نشاطآورِ Sweet که در این پُست به اشتراک گذاشتم. به شعرهای دیگری هم باید اشاره کنم.شعر sweetدر روز، دیر آمدهیکسر، زانوکوتولهای بوده در گلو.در برگ چون چراغی خاموشدرختانِ چشم خواب میمانند.عصبهایشان کوچک" نه فرزندی برای تو نیست "برای عبور به بهترین شکلاز نور، زنده شوی با طنینِ صداماه، رنگِ پوست لیمو میگیردآسمان، زیرِ پا / راه راهاعضایِ گل ها." درخت کاری را کرد "از کار افتاده.موهایش غرق در رویابا زیور آلاتِ هیچ دهانیهستم گُلها راشادمانممتعلق به بیاعتنایی" چپ و راست پُر از ماهی "- - -امیر قاضی پور بخوانید, ...ادامه مطلب
لید یک روز بهاری من رفتم تو حیاط بنشینم.دیگر حتمن نمیتواند یک نخلِ سوختهماه با پیراهنِ سفید خُفتیاما رنگ با شما هستگوشه پاک میکنی دمِ درها.حق با شما هستاز مکث باکیت نیست.در دلِ هم به شیرِ مادران میخندی«یک سال سرم را که نمیتوانیم»از هوایِ پاک، باکیت نیستمکث میریزد بعد پوستِ استخوانبیرونِ این نقطه از«ط» میمُردم«مکث نیستم»میریزد استخوان.«مهلت از آمونیاک»میبارد بالات- تو میگذری -یک،اما بعد رنگِ تو رابلوط را زنگ اولچیزی را که انداخت- - -امیر قاضی پورحامد مصطفوی ( نویسنده فیلمساز ) : درود , ...ادامه مطلب
آوندهایِ سبزِ بدنماز میانِ گُذرگاههایِ گوناگونداشت به شما نزدیک میشدبه جایِ دیگری که نگاه میکنیدضدِ آب و ضدِ دوچرخهآوندهایِ سبزِ بدنمتا خودم را بیرون نریزم از دریچهسپاهی از شبانه و اسبها- - -امیر قاضی پور . صبحهای شبانه روز بخوانید, ...ادامه مطلب
شاعر نگران معصومانهای است که در ازدحام هیجان به سکوتی ژرف ملاطفت حقیقت را میکاود. - مجید یگانه□ امروز ۲۱ مارس همزمان با نوروز، روز جهانیِ شعر است . روزِ ترویجِ شعر . چه کسانی در نزدیک ما این ترویج شعر را داشتند و دارند؟یک : لیلا سامانی در برنامه "چهارسو " در "تلویزیون ایران فردا " ، هر هفته شنبهها یکی از کسانیست که بصورت مرتب در برنامه ادبیهنری که اجرا میکند، به شعر و شاعری نگاه دارد. نبوغِ شاعر در به یادآوری است . شعر وقفه ایجاد میکند در فضای سیاسی و پرالتهاب . این وقفه مهم استدو : در فضای همین اینستاگرام، مازیار عارفانی از بچههای شاعر در استوریهای متعدد، به شاعران کمتر شناخته شده ایران نگاه داشته. گاهی هر شب به یک شاعر نظر داشته . تو این خشونتِ نمایش همه ما ، پیوستهای شعری مازیار جای توجه دارهسه : مسعود ایرانی از بچههای نویسنده و مترجم است که بواسطه تسلط به زبان عربی ، در کانالش بصورت روزانه از ادب و فرهنگ عربی میگوید و ترجمه میکند. مسعود ایرانی از مروجانِ شعر است. از مُتنبی شاعر دورانِ جاهلیت که شاهکارهایی دارد تا محمود درویش و شاعران دیروز و امروز را در نظر دارد.نشانی کانالش در تلگرام :t.me/translate52arabicچهار : امیر وزین شاعر جوانیست که نگاه جدی به شعر و شاعران دارد . حتا تاریخچه فلان سایت ادبی مثلِ " سایت عروض " را بدقت و با نگاه انتقادی دنبال کرده. در پنج جلسه "سینماشعر " در سال ۱۴۰۱ ، همپای من در تمام بحثها و گفتگوها بود . فایل صوتی جلسات گواه است و اغراق نمیکنمپنج: اسم کسانی که فقط و فقط به خودشان فکر میکنند و شبانهروز شعر خودشان را تبلیغ میکنند در اینجا نیست■ ترویج شعر؟ شعر یک نوع آمادگی و دریافت است. بخوانید, ...ادامه مطلب
دوست نویسندهای ایمیل زده بود که آخر چه طور میتواند این شعرها-سطرها را پیش چشمش مجسم کند؟ نوشته بود شعرهای امیر قاضی پور را میخواند و نمیفهمد. برایش نوشتم وقتی شعرها را بدونِ فهم میخوانی آیا چیز خاصی روی میدهد که شعرهای با فهم دیگران را میخوانی؟ پاسخ داد که مثلن شعر" قرص " تو را چگونه بخوانمش.حالا شعر " قرص " را میآورم و پایین شعر چند فکت، که شعر را با آنها بخوانی.قرصتوی قفسه داشته باشم میزِ ناهارخوریخندیدنه یک سیمه برقه واوه بندکشدهکده - هوا ـ بو میکِشدتنپوشه طعمِ شیوه یِ گلدانقایق! به عروسی بیامادر...سالمباباتوم آمد خانهترک نقش بسته استفلفل به عدسهوا! تو میتوانی شماره بگیریدو تا قفسه قاشق به تو همسرت- - -امیر قاضی پورفکتهای من برای خواندن شعر "قرص":- شعرِ خانگی- شیوههای نوین همسرداری در شعر- ترانههایِ کوچک اتاقِ غربت- سیستمهای بسط- نایابنده- پدر - مادر - همسر- مادر سالارانه - فمینیستی بخوانید, ...ادامه مطلب
شعرِ مشترکامیر قاضی پور و سپیده جدیرییک عالمه لباسهای رنگی و دست دوم میخواهمیک عالمه برای شمردنِ واقعهای کاش فرقِ بویی با نبویی را میدانستمای کاش فرقِ چشم با چشمه را میدانستموقتی تمام شما را در بوسههای خود غرق کنم میفهمیدکه بوسه مِسکینی ست در واقعهمن به امشب و فرداهایش قانعممن به شمعی که میتراود چشم هایم راو این قلب، یکصدا میزندقلب مدام میزندمدام حافظهسرخ پوستی که میرفتموشک اندازی که لایِ گلبرگها ، نجوایِ فرشتگان راماهیهای لبهای قرمز باران راقلب ، با تیغ و یک بارگیاعضایِ صورتم را اصلاح میکردماهیها بالا میآوردندیک-پارچگیمُردن نیاز نبوداتاقِ کوچکی که خانه یِ من استفرقِ چشم و چشمه" چشمه رها شده "اتصالها که یکی شود ...فرش مثلِ اخلاقیات استو دروغِ اُخروی :پوشاندنِ لباس به مُردگانسینههایِ دختری که خداوند استیک جوانِ عقدهای که یک اعضای سرشت را فاقد استمنا میدانست. بخوانید, ...ادامه مطلب
صفحه را که بست. اگر کسی «دیده نمی شود»شعری از امیر قاضی پور دهانِ باز، رویِ آتشبر نوکِ زبان، با موهایِ کوتاهبه تنِ مورب / به اسمِ مارگوریتا: به هنگام شهری بود وسطِ زماندستهایِ من روی انگورها به چشم میخورد«مجانی فضایی که ایستادهای».: دست هاشو به طرف دو ساعت دراز میکند" الان به دنیا آمدم "دست به جیب میبرمدر چشمت بودم -وزن بدنم را بییندازمحس میکنم دارم نگاه میکنمبعد همه چیز دارمنه تصویری - نه باجهایسازه ای داد آب و نان..............................................خوانش شعر بالا ریحانه نامدار: سلام وهمه اش روی آسفالت خیابان درازمیکشی که من بیایم دستت رابگیرم وبگویم تورا به خدادیگرهیچ ماشینی نیست که ازاینجا ردنشده باشد تونمیمیری ...نمیشودکه بمیری مرگ داردبچه اش راازمدرسه برمیگرداند نگاه کن ...وتو همانطورشعرشدی... بخوانید, ...ادامه مطلب
مجتبا حدیدی : در شعر امیر قاضی پور همیشه یک رویداد هست که خط اصلی متن را بیان میکنه. مثلن شعری داشتی که هنوز یک بخشی از اون یادمه "برایم چنگ و سم بیاور" آنجا "رویداد" یک "فاجعه" است که در متن اتفاق میافته و حد پایداری مخاطب برای شنیدنش تبدیل به یک ضریب مقاومتی میشه.مخاطب خاص با هر بار شنیدنش در خود اون متن دوباره پایداری میکنه و متن حالت تقابلی پیدا میکنه.شعر هولدرلین فقط از این ماهیت خاص برخورداره، البته تا اونجا که من میدونم ................................شعری از امیر قاضی پورضربدر زدن ضربدر زدنلالهها در وهله یِ اولخون از بدنم میرفتجعبه فقط آینهبازیافتت چروک یافته / بدن،رفته درخت،جاودانهاز میانِ انگشتانم ضربه زدنِ هوای تازهآن ها حتا توی آن تُنگ شیشهای حتا ماهی نیستندتشدید نیست در میانِ انگشتانم در میانِ مهدندانهایِ زرد از میانِ اکسیژن،تنم را به جراحان بسپر / مرا تسخیر برایم چنگ یا سَم بیارتمام روز بمیرن خوراکیها تمام روز لاتین هجاهای نامفهومکلیسایِ یک درختداربستهای نادیده / بلوایِ سبزهابی رنگ مثلِ پوستِ دهانماهی هم بی رحم استشاتوت هم غروبها را رنج میبردرنگ پریدگیِ شاتوتها دیدنی نیستخونِ همه از بدنشانمهم نیست بشقابهای بیمارستان نفسِ مُردگان داشته باشدمیل به کشته شدندر آب، جیغ میکشن- - -امیر قاضی پور بخوانید, ...ادامه مطلب